ویژه نامه ی شهادت حضرت علی(ع)

- محراب خون گرفته : ویژه نامه...
- آخرین نماز اولین نمازگزار ، ماجرای شهادت حضرت علی علیه السلام ، وصیت علی علیه السلام در واپسین لحظات ، راز...
- ادامه ...
اسلام علیک یا صاحب الزمان
امروز امیر در میخانه تویی تو
فریاد رس این دل دیوانه تویی تو
مرغ دل ما را که به کس رام نگردد
آرام تویی دام تویی دانه تویی تو
یکی از جمعه ها ، جان خواهد آمد
به درد عشـق ، درمان خواهد آمد
غبـار از خـانـه های دل بگیـریـد
که مهمان عزیزی خواهد آمد.
اسلام علیک یا باب الحوائج علی اصغر
السلام على عبد الله بن الحسین، الطفل الرضیع، المرمى الصریع، المشحط دما، المصعد دمه فى السماء، المذبوح بالسهم فى حجر ابیه، لعن الله رامیه حرملة بن کاهل الاسدى
اگرچه شیره خواره بوده اصغر
بسی حاجت روا بنموده اصغر
گره های بزرگ دوستان را
بدست کوچکش بگشوده اصغر
امام حسین (ع) وقتی علی اصغر را بر روی دست گرفت فرمود: ای کوفیان اگر به زهم شما من گنه کارم - این طفل شش ماهه - هیچ گناهی نداره - با شما سر جنگی نداره - فقط از ازتشنگی داره میمیره - یه قطره آب برای او بدهید - یا بیایید از من بگیرید خودتان به او آب بدهید و به من برش گردانید - زیرا مادرش در خیمه منتظره -
سطان کربلا تا تقاضای آب نمود = دشمن به تیر حرمله اورا بخواب نمود
مادرش در خیمه نشته گاهی گوشه ی پره خیمه رو بالا میزنه یه نگاهی بسوی میدان میکنه - با خودش فکر میکنه الآن حسینم علی رو آب خورده میآره - من اورا در میان گاهواره قرارش میدهم - براش لا لا یی میگم : لای لای علی : لای لای علی...آخ بمیرم برای دل مادر...
اما یه دفه می بینه - عوض اینکه حسین بطرف خیمه نزد اوبرگرده - راهش رو عوض کرد وبه طرف پشت خیمه ها رفت - او هم تحقیبش کرد - دید یه قبر کوچکی آماده کرد ه - قنداقه ی علی را توی قبر قراد - لذا صدا زد: عزیز زهرا گل پرپرت کو - قنداقه خالی مانده اصغرت کو - اصغر عجب سیر آب شد حسین جان _ از تیر کین در خواب شد حسین جان
آقا جان ! اجازه بده من هم از طفل شیر خواره ام وداع کنم - آخه من مادرم...آخه من مادرم..آخه من مادرم......
طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند
آنکه بر مرگ زند خنده، على اصغر توست
امام حسین (ع) :