راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
ما را زمنع عقل مترسان و می بیار
کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست
راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
ما را زمنع عقل مترسان و می بیار
کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست
نمی شود که تو باشی و من عاشق تو نباشم
نمیشود که من باشم و چشم انتظار تو نباشم
نمی شود که شوی پرنده ی هوای دلم؟
کاش قلبم درد پنهانی نداشت
چهره ام هرگز پریشانی نداشت
کاش می شد دفتر تقدیر عشق
حرفی از یک روز بارانی نداشت
کاش می شد راه سخت عشق را
بی خطر پیمود و قربانی نداشت
کاش قلبم درد پنهانی نداشت
چهره ام هرگز پریشانی نداشت
کاش می شد دفتر تقدیر عشق
حرفی از یک روز بارانی نداشت
کاش می شد راه سخت عشق را
بی خطر پیمود و قربانی نداشت
یکی از خواهرها التماس دعا داشتن من متن زیر رو براش نوشتم ولی دوست دارم شما هم بخونید:
آقای حسن زاده ی آملی فرمودند:دوران جوانی درشهرآمل ماه رمضان - درمسجد مراسم احیا گرفتیم. وقتی قرآنها برروی سر گذاشتیم یه بچه 3/4ساله بازبان مازندرانی فریاد میزنه: ((خر سربار دره / خر خبر دار نیه)).
یعنی : روی سر خر باری هست ولی خر خودش خبر ندار د. ما موندیم بخندیم یا گریه گنیم. یکی از بزرگان بلند شد و شروع کرد بچه رو زدن ما برگشتیم و گفتیم چرا بچه رو می زنید؟ او راست میگه ! خیلی از ما ها شبهای احیا قرآن بر سرمونه ولی ازآن چیزی نمی فهمیم یا اگر هم بفهمیم عمل نمی کنیم.یا فردا یاد مون میره. باز همان آدم قبلی که بودیم هستیم.
حالا شما هم خواهر خوبم از من التماس دعا در شبهای قدرو داری؟!!! ((کل اگرطبیب بودی اول سر خود دوا نمودی.))
ولی خدا دوست داره همه ی بندگانش برای هم دعا کنند. رسول خدا (ص) فرمودند: هیچ فقیری رو نا امید بر نگردانید .زیرا شاید دعایش برای شما اجابت شود هر چند آدم خوبی نباشد. حالا شاید من هم آدم خوبی نباشم ولی امیدوارم دعایم درحق شما به هدف اجابت برسه.
الهی:به حق بانوی پهلو شکسته حضرت زهرای مظلومه حاجت مشرعه ی این خواهر م هستی را در این روز میلاد کریم اهل بیت - حضرت امام حسن مجتبی (ع) برآورده بفرما.
الهی: حاجت همه ی خوانندگان این مطلب رو هم بر آورده بفرما:
بحق محمد وآل محمد.
خوابیدی - بدون لالایی و قصه
بگیر آسوده بخواب - بی درد و غصه
دیگه کابوس- زمستون نمی بینی
توی خواب -گلهای حسرت نمی چینی
دیگه خورشید -چهرتو نمی سوزونه
جای سیلیای باد روش نمی مونه
دیگه بیدار نمی شی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
رفتی و آدمکها رو جا گذاشتی
قانون جنگلو زیر پا گذاشتی
اینجا قهرن سینه ها با مهربونی
تو تو جنگل نمی تونستی بمونی
دلتو بردی با خود یه جای دیگه
اونجا که خدا برات لالایی میگه
میدونم میبینمت یه روز دوباره
توی دنیایی که آدمک نداره